سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاخ های فتنه

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 90/10/8:: 8:12 عصر

نُهِ دی سال 88

چندی بود که کشور در آتش فتنه می سوخت و مدام سردمداران خائن فتنه هیزم این آتش را بیشتر می کردند ، اما این بار خطای بزرگی کردند نه فقط به حساب ما ، که به حساب ما ایشان سالهاست که خطا کارند ، این بار به حساب و کتاب خودشان هم که بسنجی خطا رفتند .

روز عاشورا به خیابان ها ریختند اما به جای سینه و زنجیر ، سوت و کف زدند ، پارچه عزای حسینی را پاره کردند ، وقتی عزاداران در حسینیه ها بودند خیابان ها را بستند و از این به خیالشان پیروزی هلهله شادی سر دادند.

 فتنه شاخ هایش را نشان داد و همین کافی بود تا کسانی که تا آن زمان متوجه ماجرا نشده بودند کار دستشان بیاید ، 9 دی مردم به خیابان آمدند ، مهم نبود که به چه کسی رای داده بودند ، 9 دی انتخابات دیگری بود ، این بار رأی مردم مهری شد بر دهان تمام بدخواهان داخلی و خارجی ، تا بدانند که این عرصه جولانگاه شغال ها و کفتارها نیست.


بریده ای از یک صبح سرد

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 90/9/19:: 10:26 عصر

رادیو

خودم را جمع می کنم، سرم را پایین تر می آورم تا قسمت بیشتری از سرم درون کت زمستانی ام جا بگیرد ، از هوای خوش اول صبح خبری نیست به خاطر وارونگی دما بوی دود را خیلی راحت می شود احساس کرد ، به خیابان که می رسم هر خودرویی که از جلویم رد می شود صدا می زنم بازار، کسی نگه نمی دارد با خودم می گویم نکند دوباره مسیرها عوض شده است ، ولی نه بالاخره پیکانی برایم می ایستد ، سوار می شوم، از در و پیکرش سرما می بارد ، باز خودم را جمع می کنم، هر چند تحمل سرما جالب نیست اما وقتی خودت را جمع می کنی آن یک ذره گرمایی که احساس می کنی واقعا لذت بخش است.

رادیو روشن است و اخبار می گوید: حزب روسیه متحد با کسب 49 درصد آراء پیروز انتخابات دومای روسیه شد، متحد؟! چند وقت پیش که گفته بودند واحد ، یعنی دو حزب اند این دو، شاید هم یک حزب است ولی این دو کلمه فرقی ندارد در نزد اصحاب رسانه، ولی تا آنجا که ما می دانیم این دو کلمه فرق دارند در فلسفه و لغت...

بگذریم ، ادامه خبر : در روزهای اخیر روسیه شاهد اعتراض های احزاب مخالف بوده است و قرار است تظاهراتی هم برگزار کنند، پوتین نخست وزیر روسیه دخالت های آمریکا در انتخابات روسیه را محکوم کرد ، به فکر فرو می روم عن قریب است که اوضاع داخلی روسیه را به هم بریزد این آمریکا، یاد انتخابات پیش روی خودمان می افتم و خطری که وجود دارد ، یکهو یاد اخبار دیشب می افتم، غنیمت گرفتن هواپیمای جاسوسی آمریکا ، عجب شاهکاری کرد این سپاه پاسداران ، فکر این حرکت غرور آفرین گرمم می کند توی این سرما.1

هواپیمای جاسوسی آمریکا

خبرهای ورزشی رشته افکارم را پاره می کند : سرمربی پیروزی بعد از باخت سه بر صفر در مقابل استقلال کناره گیری کرد ، حمید استیلی نماد گل زدن به آمریکا، حیف شد نباید سرمربی گری پیروزی را قبول می کرد ،در این حد نبود، تلف شد ، شاید دستی در کار باشد که بازیکن های خوش اخلاق و خوب ما را خراب کنند.

اِ رسیدم دیگر... عجب سیری کردیم در این چند دقیقه تاکسی سواری!

پاورقی

ایران این هواپیمای فوق العاده پیشرفته و سری آمریکا را که قصد جاسوسی در خاک ایران داشته را کنترل کرده است و به سلامت در خاک ایران فرود می آورد این اقدام ایران از نظر تبلیغاتی و فنی فوق العاده ارزشمند است.


چشمتان روز بد نبیند

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 90/8/18:: 7:32 عصر

بانک

چشمتان روز بد نبیند ، نمی دانم تا به حال برای گرفتن وام اقدام کرده اید یا نه؟ اخیرا یکی از بستگان ما که به پانصد هزار تومان وام نیاز داشت برای گرفتن وام به یکی از بانک ها رجوع کرد که این روزها اسمش هم خیلی سر زبان هاست ، ابتدا به او فرمی می دهند تا پر کند بعد از آن به او گفتند که شما برو یک هفته دیگر بیا تا بررسی کنیم ببنیم که مبادا شما از جای دیگری وام گرفته باشید یا اینکه سوء سابقه پرداختی ای داشته باشید .

انصافا یک خسته نباشید باحال به ایشان بدهکاریم ، آخر خیلی زحمت می کشند که مبادا حقی نا حق نشود اما وقتی این اتفاق را با رویداد اخیر پیوست می کنیم چند احتمال پیدا می شود:

1. بانک ها نگاه می کنند شما خواستار تسهیلات و وام های کلان هستید یا خرد که در صورت اول اصلا نیازی به بررسی نیست.

2. بانک ها اصولا با آدم های بی دست وپا (نان حلال خور) میانه خوبی ندارند وسعی دارند بیشتر در خدمت افراد زرنگ (آقای آریا و دوستان) باشند.

3. اصولا بانک ها بررسی نمی کنند ! (این موردی هم که برای خویشاوند ما پیدا شده تخلف این مأمور بانکی منحصر به فرد است.)

حالا شما کدام حالت را می پسندید خودتان می دانید ، من ترجیح می دهم از مسئولین این بانک تشکر کنم تا مبادا این بار سنگین بر دوشم بماند و اصلا حدیث داریم که «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»

تصویر هم تزیینی است ها ، گفته باشم ، مبادا فردا برای ما مسئله درست کنید که به این بانک خاص نظر داشته است.


نفس صبح

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 90/8/15:: 7:6 عصر

صبح 

هر روز صبح ها تازه می شوند، خورشید طلوع می کند، چه تو خواب باشی چه بیدار .

نمی دانم نفس صبح چرا این قدر پاک است ، نکند به خاطر این که مردمان ساعاتی قبل از این را خوابیده اند و زمین از شر کردار بدشان نفسی آسوده کشیده است یا زمین ساعاتی را استراحت کرده و حالا که بیدار شده شاداب است.

شاید که عاشقی تا صبح چشم برهم نگذارده و در تصور معشوق بوده شاید به خاطر آواز جیرجیرک هاست که تا صبح استغفار کرده اند برای من و تو ، شاید به خاطر قطرات اشکی است که لغزیده بر گونه های یک صاحب دل ، نمی دانم هر چه که هست بیدار باش و ببین که چه زیباست پرتو افشانی عارفانه خورشید.


لولو

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 90/7/20:: 10:20 عصر

میدان لولو بحرین

التحریر چه مشهور شدی فکرش را هم نمی کردی مگر نه ؟

تا به حال توجه کردی که نام تو همان نام میدان آزادی ایران است ، آزادی که آنهم مثل تو نماد انقلاب ایران شد هر چند که این حرفها در انقلاب ما زیاد رنگ بویی نداشت. نماد ما بیشتر همان شخصیت امام خمینی(ره) بود، اسطوره ایمان ، شجاعت و خودباوری

انقلاب مصر پیروز شد و تو شدی نمادش تا آنجا که وقتی اسپانیایی ها می خواستند به سیاست های دولتشان اعتراض کنند نام  محل تجمعشان را گذاشتند التحریر

یک سوال از تو دارم تو که روزها و شبها مونس انقلابیون مصر بودی، تا به حال نام میدان لولو را شنیده ای ؟ اصلا می دانی چنین میدانی هم وجود دارد ، دارد که نه ، داشته ؛ می دانی چه بر سر انقلابیون این میدان می آید؟ مردم جزیره کوچک بحرین را می گویم اصلا می دانی لولو را همان اول انقلابشان خراب کردند ؟ مگر لولو با تو چه فرقی داشت که او را همان ابتدا خراب کردند و تو را نه؟


شهید امر به معروف و نهی از منکر

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 90/6/12:: 1:47 صبح

عکس شهید که از او در هنگام یاری رساندن به همایش شهدا گرفته شده است

جنگ تمام شد اما هنوز پرونده ی انسان های پلید بسته نشده است و از آن طرف هم نسل انسان های پاک روی زمین از بین نرفته است هنوز جنگ است و جدال، جنگ بین نور و ظلمت،جدال بین عاشقانه ها و منفورها

و صفحه ی روزگار هر از چند گاهی نیاز دارد تا خط سرخی بیاید و بر روی تمام خط های پلید کشیده شود، به همان رسم کودکی مان که وقتی مشق هایمان را اشتباه می نوشتیم معلمان خط قرمزی روی آن می کشید که غلط است صحیح بنویس، این بار هم معلم عالم امکان پروردگار مهربان، جوانی را مأمور کرد تا بیاید و با خون پاکش خط بطلانی بکشد بر روی پلیدی های اجتماعی که به خاطر غفلت ما از امر به معروف و نهی از منکر به وجود آمده است ،فریضه ای که روزگاری است به آن بی مهری می شود

عبدالرحمان جان پسرعمه عزیزم یادت هست که با آن لهجه شیرینت می گفتی که کی امام زمان خواهد آمد تا من برایش بجنگم، و من می دانستم که تو اهل شعار نبودی و حرفی را که از دلت برنمی آمد نمی گفتی ، امروز به آرزویت رسیدی، برای چون تویی حیف بود که به مرگ طبیعی از دنیا بروی،لیاقت تو مرگ شرافتمندانه ای چون شهادت بود

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم:شرافتمندانه ترین مرگ شهادت است البحار 100/8/4

نثار روح شهید امر به معروف و نهی از منکر عبدالرحمان قاسمی صلوات

(این شهید بزرگوار در شهرستان لشت نشاء استان گیلان به ضرب چاقوی یک شرور در تاریخ 27 رمضان امسال به شهادت رسید)

 


اندازه یک انسان

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 90/5/27:: 12:9 صبح

تصویر زمین در یک قطره

 

هر روز که از خواب بلند می شوم ، دنبال گمشده ای هستم، چیزی که باید باشد ونیست چیزی که جای خالی اش آرامش را از من گرفته، فکر می کنم این تنها من نباشم که یک چنین حسی دارم،همه دنبال گمشده ای می گردند ، به امیدی از خواب بلند می شوند و برای رسیدن به آن صبح را شب می کنند واین می شود تمام تکاپوی انسانی این کره خاکی ، و اتفاقا از همین نقطه است که خط ها جدا می شوند وآدم ها اندازه خودشان را پیدا می کنند به اندازه آنچه که دوست دارند گاهی به کوچکی نگاه به یک دختر زیبا، گاهی به اندازه یک مجموعه ی آجر و یا یک شیشه شراب و شاید کمی بزرگتر به اندازه صندلی یک منصب ناب و هزینه آن می شود قطره قطره عمر، قدم به قدم بی کران قلب

خسته ام، چقدر دلم گرفته ،ای کاش گاهی برای پیدا کردن زندگی بهتر کمی با دقت نگاه کنیم ،نگاه کنیم به آدم هایی که علاقه هایشان برایمان مبهم است و شاید تا به حال به آنها به چشم امل ودیوانه نگاه کرده ایم،همان ها که خیلی راحت از کنار دوست داشتن های ما رد می شوند، انگار نه انگار ، واقعا اگر دیوانه نیستند حس نشستن پشت رول یک خودرو وداشتن اعتبار بیشتر در حساب خود را به چه می بخشند

این همه آرامش آن لبخند آرام اما عمیق نشانه چیست؟ مگر به چه چیز دل بسته اند که به هیچ چیز دل نبسته اند

می شود این همه حب ولطافت، این همه آرامش و اطمینان همه و همه از روی خیال باشد این چه خیالی است که این قدر واقعی است ، خیالی فراتر از واقعیت های ما

رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: المَرءُ مَعَ مَن أَحبَّ

آدمی با کسی است که دوستش دارد.میزان الحکمه434


کودک دست فروش

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 90/3/5:: 8:32 عصر

کودک دست فروش

  یه شب داشتم می رفتم جایی که یه بچه رو دیدم که کنار خیابون نشسته و یه ترازو جلوش گذاشته ویه کتاب هم دستشه وداره درس می خونه این اولین باری نبود که همچین چیزی می دیدم قبلا هم یه دختر بچه رو دیده بودم که تو هوای سرد داشت دست فروشی می کرد و کنار بساطشم داشت مشقاشو می نوشت خیلی حالم گرفته شده بود این بار هم مثل دفعه قبل ،شاید با خودتون بگید که بابا تو دیگه چه آدم ساده ای هستی خانواده این بچه ها از عمد به این بچه ها می گن این کارهارو بکنن تا دل آدمایی مثل تو به رحم بیاد اونوقت جیب اونا پر پول بشه ،می گم گیرم اصلا شما راست بگین ولی به هرحال چرا باید برای این بچه ها این وضعیت به وجود بیاد ، این قضیه رو هر جورم که بخوای تفسیر کنی حال این بچه ها جای دلسوزی داره و نه فقط دلسوزی ...


روز مادر

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 90/3/3:: 11:7 عصر

گل

مثل دیروز، مثل هر روز، امروز هم خانه عطر حیات می دهد ،صبح را عطر کوشش تو معنا دار می کند.

ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا و روز مادر مبارک


وصیتی که خانه نشین شد

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 90/2/18:: 10:45 عصر

فاطمیه

زمانی همه چیز روشن خواهد شد، همه خواهند دانست که چه کسی بودی وجایگاهت را خواهند شناخت ، خواهند فهمید که فدک را برای فدک نخواستی بلکه تنها هدفت رسوا شدن غاصبان بود، غاصبانی که شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام وام سلمه را نپذیرفتند در حالی که هر دو مورد وثوق پیامبر بودند وحتی شهادت یک نفرشان هم کافی بود، و اگر مردم مدینه کور نبودند می دیدند که نگاه غاصبان با نگاه پیامبر صلی الله علیه وآله یکی نیست. فدک غصب شد و مردم مدینه بیدار نشدند، این واقعه ماند تا چراغ راهی باشد برای آیندگان.

و کسی نپرسید که چرا روزها وشبها بلند می گریستی تو که خود می دانستی آزار همسایه کار درستی نیست پس چرا به آهستگی برای پدرت عزاداری نکردی ونفهمیدند که گریه های تو برای عزای بزرگ تری است، نفهمیدند که تو می گریستی چون بعد از رفتن پدرت حق هم از دلهای این مردم رفت، تو می گریستی چون وصیت پدرت را خانه نشین کردند...

 


<   <<   11   12      >



بازدید امروز: 118 ، بازدید دیروز: 122 ، کل بازدیدها: 253584
_