نظرات ارسالي
+
*شهدا
را فراموش نمي کنيم
آنها آينده ما را فراموش نکردند!
اين حال من و تو مديون آنها است
با صلواتي ياد کنيم...*
(حتي با يک کپي پيست !!)

2-شکوفه ها
03/6/17

||عليرضا خان||
«*ابراهيم همت*! خاک پاي همه شما بسيجي هاست. ابراهيم همت توي پوتين شما بسيجي ها آب مي خوره»
||عليرضا خان||
اَلـلّـهُـمَّ صَـلِّ عَـلـي مُـحَـمَّـدٍ وَ آلِ مُـحَـمَّـدٍ وَ عَـجِّـل فَـرَجَـهُـم
||عليرضا خان||
اللهم صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
كيوان گيتي نژاد و
الهم الصل علي محمد وال محمد
59 فرد دیگر
188 فرد دیگر
+
*موج پارسي بلاگي حمايت از دکتر سعيد جليلي*
.
.
.
لطفا با *علاقه مندي* و *بازنشر*
اعلام همراهي بفرماييد

2-دل نوشته هاي من
00/8/20
143 فرد دیگر
172 فرد دیگر
40 فرد دیگر
+
به نماز سيد كه نگاه ميكردم،
ملائك را ميديدم كه در صفوف زيباي خويش او را به نظاره نشستهاند.
رو به قبله ايستادم. اما دلم هنوز در پي تعلقات بود.
گفتم: «نميدانم, چرا من هميشه هنگام اقامه نماز حواسم پرت است.»
به چشمانم خيره شد.
*«مواظب باش! كسي كه سرنماز حواسش جمع نباشد، در زندگي نيز حواسش اصلاً جمع نخواهد شد.»*

شهيد هادي
98/6/18
+
امام خميني رحمه الله عليه:
عزادارى كردن براى شهيدى كه همه چيز را در راه اسلام داد [ه]، يك مسئله سياسى است؛ يك مسئله اى است كه در پيشبرد انقلاب اثر بسزا دارد.
14 آبان 1359 ... صحيفه امام جلد 13 صفحه 327
جبهه مقاومت اسلامي
96/9/19
+
هميشه برام سواله که چرا نهي از منکر انقدر شرايط وجوبش سخته
حتما يه فلسفه اي پشتشه...
يه نفر ميگفت ادله نهي از منکر خيلي ضعيفه
الآن دچار بحران هويتي ام...........
______________________________________________
عکس به دلم نشست گذاشتمش...

جبهه مقاومت اسلامي
95/11/7
متن ماله نهي از منکره... عکس براي امر به معروفه؟!!.. :-o بام؟!!...شيب دار؟؟!!.:) .( آيکون ذره بين زنده)
+
هر چيزي اولش يه طعم ديگه داره،
اولين غروب ماه رمضان،
لحظه اول ربنا،
اولين چاي و خرما،
اولين افطار،
اولين دعا...
دلخوشم به نيت پاک شما
توي اين ماه عزيز براي همه مريضا همه گرفتارها همه جوونها دعا کنيد...
مَطلَع هر دعا...((اللهم عجل لوليک الفرج))
اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم...

جبهه مقاومت اسلامي
95/11/1
+
شهيد مصطفي کميل صفري دائم الوضو بودند و در هر شرايطي نماز رو اول وقت مي خوندند ، روزي ايشان با لباس کار ماهيگيري و شکار هنگام نماز ، شروع کردند به اقامه آن ، ديگران گفتند بابا ! خونه نزديکه چند دقيقه ديگه ميريم خونه با سر و وضع تميز نماز ميخونيم ... فرمودند وقتي قراره اول وقت باشه يعني اول وقت .
روزي خانم شهيد صفري داشت پياز ريز مي کرد که اذان شد ، شهيد کميل گفت نماز ،

مسیر عرشی
95/10/6
همسر شهيد گفتند يک دقيقه ديگه تموم ميشه . اما کميل اجازه نداد.
روايت نماز خواندن شهيد ( از زبان همسرشان او عادت داشت نماز را با غم و اندوه بخواند و سرش را کج بگيرد و حتّي در نماز از خوف الهي گريه مي کرد، وقتي که به او مي گفتيم: شما بايد خوشحال باشي که نماز مي خواني و با خدا راز و نياز مي کني! چرا اينجوري نماز مي خواني؟! مي گفت: « ببين؛ رهبرِ ما هم با مظلوميّت نماز مي خونه« او مي گفت:
همسرم! بدان که نمازِ ما در برابر اين همه نعمت هايي که خالق يکتا به ما ارزاني داشته است، حدّأقلِّ سپاسگزاري است و از اينکه نمي توانم آنگونه که شايستة خداوند است او را عبادت کنم خوف دارم.
6 فرد دیگر
26 فرد دیگر
+
آفرين تهراني ها! در اين يادداشت با اکثريت تهراني ها سخن مي گويم و نه همه آنها! آنهايي که سرنوشت اين انتخابات را رقم زدند!
ظاهرا تا اين جاي کار در تهران افرادي راي آوردند که دغدغه دارند، دغدغه هايي از جنس شل شدن روسري ها يا حتي برداشته شدنش، دغدغه ي رقص در هواي آزادي، دغدغه ي سفره هاي اشراف و شاهد نيم نگاهي به طبقه مياني! دغدغه خريد بي دردسر هرچه نياز است از بازار جهاني...

~ برگ هاي عشقه ~
95/7/2
* و اميد دارند به صميميت بيشتر با رفقاي با پرستيژ جامعه جهاني(آمريکا،انگليس،فرانسه،آلمان)، اميد دارند به اين که ديگر دردسر توليد کالاهاي پيچيده را در داخل نکشند، چون رفقا زحمت توليدش را در شبکه جهاني مي کشند! نفت مي فروشيم و مي خريم! افرادي راي آوردند که مي پرسند چرا بيهوده با غرب و اسراييل در بيافتيم و براي کشور هزينه و تنش ايجاد کنيم؟*
آفرين تهراني ها!
شما آزاديد تا آينده اي را که دوست داريد انتخاب کنيد، مطمئن باشيد که کسي به خيابان نمي آيد و راه تان را نمي بندد و زندگي تان را به آتش نخواهد کشيد.
اما انتخاب شدن يک انديشه توسط اکثريت نشان درست بودن اون نيست، همه بايد بتونن بي تعارف انتخاب ها و باورهارو نقد کنند، اما در مقام عمل به نظر اکثريت تمکين مي کنيم تا هرج و مرج نشه.، برخلاف اصلاح طلب ها که هرجا انتخاب مردم به نفعشون نباشه با قانون مي جنگند.
+
ميدانيد در قطب شمال گرگ هارا چطور شکار ميکنند؟
روي تيغه اي خون ريخته و ان را در قالب يخي قرار ميدهند و در طبيعت رها ميکنند.گرگ ان را ميبيند-خون را.ليس ميزند.يخ اب شده و تيغه زبان گرگ را ميبرد.گرگ خون بيشتري ميبيند و تصور ميکند شکار خوبي بدست اورده...بيشتر ليس ميزندوخون خود را ميخورد...ان قدر از گرگ خون ميرود ک توسط خودش ميميرد.و اين کاري است که ماهواره با شما ميکند...خودت خودت را ميکشي

پارسي نامه
95/1/15

تصور ميکني گرگ دانايي هستي ولي تو قرباني يک سيستم کثيف شدي.
لقمه هايمان را حرام نکنيم.دجال را از خانه ها بيرون کنيم.
واقعا در مورد قانون ماهواره سال 72 که دو سال قبل از گسترش ماهواره رهبري عزيز خطاب به مردم و مسولين اين پديده را شبيخون فرهنگي ناميدند اما هاشمي و کارگزاران خود را به خواب غفلت زدند و ماهواره در بطن زندگي مردم نهادينه شد
16 فرد دیگر
55 فرد دیگر
+
مدار قدرت طلبي!
وقتي درجه ها بر مدار قدرت طلبي تنظيم شوند، هر بار سکان را به طرفي مي چرخاني که روزقبل حرکت به آن سمت اشتباه بود. وقتي واقعيت وجودت را پلوراليسم پرکرده است، حقيقتي وجود ندارد تا از نقض آن شرمنده باشي! تا ديروز دفاع بعضي افراد از ارزش هاي امام خميني(ره) در چشم تو حرکتي پوپوليستي براي فريب مردم بود. اما امروز براي يادگار امام(ره) اشک مي ريزي و از جفا به بيت امام(ره) گلايه ميکني!...

~ برگ هاي عشقه ~
94/11/14
+
به نظر شما منظور حضرت آقا از از كلمه *«بعضي»* چه كساني بود؟
مقام معظم رهبري:
« *بعضي مي خواهند* نظر مردم را از دشمني دشمن منصرف كنند » (1392/11/19)

*ميثم*
94/10/23
متاسفانه تعداد بسيار قليلي از اعضاي اين فضا كه خيلي هم انتقاد پذيرند منتظر فرصت براي توهين هستند لذا به آنها اخطار مي دهم كه اگر تكرار كنند اشتباه گذشته را مسدودشان خواهم كرد
*سرفرازباشي ميهن من* من هم نخواستم مصداق خاصي رو معرفي کنم صرفا ميخواستم برداشت خودم از صحبت آقا رو بيان کنم:)
+
*پيام امروز*
من پيدا شدم
تا تو پيدا شوي
من با دست بسته آمدم
تا تو دستت را باز كني
من فرسوده آمدم
تا تو جان بگيري
من در بند لباس آمدم
تا تو از بند تن رها شوي
اين پيامها براي تو كافي نيست؟
من تنها نيامدم
با 174 تن از دوستانم آمدم
*تا تو هم با دوستانت، با هم ميهنت
دست در دست هم بدهي*
اگر دستانت را خودت با اراده ببندي
و نگاهت را به شيطان مايل كني
*با تو كاري ندارم...*

عقیق14
94/4/5

+
*اي هموطن ! هميشه در بازي گل يا پوچ دست او پوچ بود و تو به هزار آرزو دست او را به گرمي فشردي و لبخند تحويلش دادي! و به اميد گل در دست ديگرش بازي را ادامه دادي ، و هيچ وقت توجه نکردي که چرا او دو دستش را با هم باز نمي کند.
کاش دايره شامه ات کمي گسترده تر بود و به جز بوي عطرهاي فريبنده غربي چيزهاي ديگر را هم احساس مي کردي و مي فهميدي که در دستان ديگر او گل نيست ، بلکه خون است !
خون مردمان شيعه...*

شمس الظلام
94/3/29
...خون مردمان شيعه عراق و يمن و بحرين و سوريه و پاکستان !
و تو همچنان بازي را ادامه مي دهي!
گيريم به خيال باطلت بازي ات "برد-برد" شد، ولي با چه کسي به چه قيمتي؟
و اين هم يک نمونه ديگر از مصيبت شيعيان ! که تو و دوستانت به مسبب آن لبخند تحويل مي دهيد.
فرياد استغاثه شيعيان محاصره شده شهرهاي الفوعه و کفريا سوريه http://www.mashreghnews.ir/fa/news/425352#comm_2315244