پيام
~ برگ هاي عشقه ~
92/3/2
~ برگ هاي عشقه ~
ادامه مطلب در وبلاگ...
امامت و ولايت
هيچ فکر کرده ايد چرا اين اسامي براي ما و بچه هاي ما انتخاب شده (نعوذ بالله ، نعوذبالله) « حسن کچل- کوچه علي چپ - ملا نصر الدين[ملا نصرالدين :يعني عالم ياري کننده دين] ... » واقعا جاي فکر ندارد؟؟؟؟؟!!!! چرا نگوييم عمر کچل - کوچه عمر چپ - مفتي بي دين ... ؟؟؟؟!!! واقعا چرا ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!يا مثلا اديسون کچل - کوچه نيوتن چپ - پاپ کلاه سر دين ...؟؟؟؟!!!!!
~ برگ هاي عشقه ~
بله فکر کرده ام، اگر توجه کرده باشيد متوجه مي شويد که من در اين داستان از حسني يک تصوير مثبت به تصوير کشيده ام،اين را مي گويند کار بر روي ناخودآگاه اجتماعي و اين روش را بهتر از روش شما(که صرفا يک کار سلبي است) مي دانم.
آسمان هفتم
بسيار نزديک ب واقعيت.....B-) ..
امامت و ولايت
سلام عليکم- الحمدلله که اطلاع داشته ايد و تاسف مي خورم که با اطلاع از اصل موضوع چرا مرتکب شديد.- در اين داستان (غير از اين که صحه بر صفت هاي قبلي مثل تنبلي گذاشته ايد) شما دقيقا داريد موارد منفي ديگري را که از صفت کچل و تنبل بدتر است به آن اضافه مي کنيد (مثلا بزرگ نمايي اروپا و علاقه مندي براي رفتن به خارج و اهميت دادن به زبان انگليسي ).
امامت و ولايت
- حکمت اقتضا مي کند برخي جاها کار سلبي باشد و در بررسي سخنان حضرت حق که خود خالق عقل است و همچنين سخنان محمد و آل محمد عليهم السلام که در اعلي مرتبه از حکمت و تعقل مي باشند مشخص مي شود که برخي جاها کار ايجابي خلاف عقل و منطق صحيح است و بسيار آسيب رسان ؛ البته برخي جاها هم نياز به کار ايجابي دارد ؛ ولي تشخيص جايگاه مناسبش و فرار از افتادن در دام مغالطه کار ساده اي نيست.
امامت و ولايت
- و در يک کلام خلاصه و مفيد: اين طريق فعاليتها (که به ظاهر ايجابي و مثبت هستند) وقتي ريشه يابي شود منتهي مي شود به اين جمله که « هدف وسيله را توجيه مي کند » و اين حرف کاملا غلط است.چون حس کردم داراي حسن نيت هستيد اطلاع و تذکر دادم و خود را خدمتگزار همه محبان اهل بيت مي دانم با تشکر فراوان التماس دعا يا علي
~ برگ هاي عشقه ~
سلام خواهش مي کنم کمي از پيش داوري ها و ذهنيت هاي بسته قبلي را کنار بگذاريد و عاقلانه به اين مطلب نگاه کنيد ، دوست عزيز اگر توجه بفرماييد حسني در اين داستان يک سير صعودي را دنبال مي کند و اين براي يک انسان غير معصوم اصلا چيز عجيبي نيست حتي اگر اسمش حسن باشد، و به خاطر همين طبيعي بودن در ناخودآگاه خواننده بيشتر اثر مي گذارد، چون نوشته اي بدور از طرح شعاري است
~ برگ هاي عشقه ~
کار بر روي ناخودآگاه و به دور از شعاري نوشتن تاثير خيلي بيشتري دارد. گذشته از اين چرا شما به نهايت داستان که حسني دغدغه ارتقاء کيفيت آموزش عربي براي فهم کلام خدا و اهل بيت را دارد اصلا توجه نکرديد؟و بايد به نکته هم اشاره کنم که اين خشکه مذهبي است که براي زبان انگليسي هيچ ارزشي قائل نباشيم.خوب است که من اشاره کردم که حسني زبان انگليسي را خوب مي خواند چون در سفر به آن نياز داشت!
~ برگ هاي عشقه ~
به برخي از امتيازات حسني در اين داستان اشاره کنم:1.همت بالا2.خوب درس خواندن3.استعداد شگرف در مديريت4.دغدغه فهم بهتر دين براي دانش آموزان5.نگاه عميق به شيوه تدريس در کشور6.استقامت در باورهاي درست تا جايي که موجب برکناري او مي شود.7...ضمنا ريشه يابي شما هم ربطي به نوع فعاليت من ندارد و هرگز به اين معتقد نبودم که هدف وسيله را توجيه مي کند.
امامت و ولايت
*شايد شما درست بگوييد بهتر است با همان ادبيات شما تبليغ دين و انقلاب را کرد:--البته با عرض معذرت از ساحت شهيد مرتضي مطهري رحمة الله عليه--يکي بود يکي نبود زير گنبد کبود غير از خدا هيچ کس نبود . يه مرتضي کچلي بود که خيلي تنبل و بد اخلاق بود هر چي پدر و مادرش مي گفتند برو حمام و خودت را تميز کن گوش نمي کرد هميشه ناخن هاش دراز و بلند و پر از کثيفي بود. بچه ها صداش مي زدند --مرتضي کچل مرتضي کچل--*
امامت و ولايت
*بعضي وقتا هم دورش را مي گرفتند و دست مي زدند و مي گفتند --مطهري مطهري برو حموم ور نپري-- يه روز وقتي داشت با دست نشسته غذا مي خورد بچه ها گفتند اين طوري مريض ميشي ولي مرتضي کچل قبول نکرد . شب تو خونه دلش درد گرفت بردنش دکتر آمپولش زدند و قرص و شربت بهش دادند تا آروم آروم حالش خوب بشه . بعد چند روز که مرتضي کچل و تنبل قصه ما خوب شد ديگه تصميم گرفت*
امامت و ولايت
*ناخن هاش را بگيره به موقع حمام بره و درسش را هم خوب بخونه از اون به بعد مرتضي ديگه خيلي خوب شده بود و همه دوستش داشتن و به اون احترام ميگذاشتند و آقا مرتضي هم هر روز پيشرفت مي کرد و بزرگ مي شد و يواش يواش همه دنيا قبولش کردند و ... (پايان)- همچنين بايد براي ديگر شخصيتهاي بزرگ علمي و انقلابي شيعه هم بر همين منوال داستان سرايي کنيم ( از محضر مرحوم شهيد آية الله مطهري رحمة الله عليه و همه شهدا و *
امامت و ولايت
*( از محضر مرحوم شهيد آية الله مطهري رحمة الله عليه و همه شهدا و علما معذرت خواهي مي کنم از اين نحو قصه گفتن ها )*
~ برگ هاي عشقه ~
سلام خيلي بي انصافي!!!! با عرض پوزش بايد بگم داستان گفتنت هم مثل بقيه حرفات دوزار نمي ارزه. هرچند تاکنون هيچ نتيجه اي از بحث فکري با شما نگرفتم و شايد اصلا سالبه به انتفاع موضوع باشه اين بحث فکري ما!!!يه بار ديگه توضيح مي دم بلکه افاقه کنه.
~ برگ هاي عشقه ~
در اين به ظاهر داستان شما فقط روي نکات منفي تکيه و اصرار شدهو شبيه داستان هاي مرسوم و قديمي حسني است که من اصلا با آنها موافق نيستم و داستان من اساسا با آنها متفاوت است. متاسفانه از سر و کول حرف هاي شما عجله و سطحي نگري مي باره. بازم از شما خواهش مي کنم که کمي بيشتر و عميق تر فکر کنيد.
امامت و ولايت
واي واي واي من داستاني نوشتم تا سيري کوتاه از قديم تا جديد را در بر بگيرد و در پايان قصه هم غلبه با صفات حميده است و روند خود داستان هم مثبت است چراکه مي فهماند با تلاش و اراده انسان تنبل مي تواند به قله ها برسد./// حالا شما بجاي حسني به اروپا مي رود بنويس «عليه به اروپا مي رود » يا «مرتضاي به اروپا مي رود» يا ... خوبه ؟!/// ولي شما نمي پسنديد و علت آن هم اين است که شهيد مطهري را دوست
امامت و ولايت
داريد و اين نحو قصه ها را بي ادبي به شهيد مي دانيد
~ برگ هاي عشقه ~
زهي خيال باطل!!! من دليل اينکه داستان شما رو نپسنديدم رو گفتم و هيچ ربطي به اين دلايل خودساخته شما نداره. ولي مثل اين که شما تعمد داريد که نفهميد،آن کس که نداند و نخواهد که بداند رهايش کنيد تا ابددهر در جهل مرکب خويش بماند، به سلامت
امامت و ولايت
ممنون که به فکر من هستيد /// خداوندا از تو مي خواهم به عظمت مولا اميرالمومنين که مرا از جهل مرکب دور نمايي و هيچ مرتبه از جهل ناقص را در من باقي نگذاري آمين يا رب العالمين /// در مسير تبليغ صحيح حق و حقيقت مؤيد و موفق و سربلند باشيد . التماس دعا
قندون
:-o چ خبره اينجا...!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟
امامت و ولايت
مطالعه بفرماييد لطفا تا بفهميد چه خبره
~ برگ هاي عشقه ~
الهي آمين