سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوروش بزرگ

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 93/2/23:: 2:8 عصر

کوروش کبیر

 

می گفت: با وجود کوروش کبیر ایرانی ما چه نیازی به علی داریم؟

گفتم: آره، اونطور که در تاریخ نقل شده کوروش مرد بزرگ منش ، عاقل و فهیمی بود؛ و دقیقا به خاطر همین فکر می کنم اگر کوروش هم حضرت امیرالمونین رو می دید مانند سلمان فارسی یک دل نه صد دل عاشق و مرید حضرت امیر می شد.

 


جذب یا دفع ؟

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 93/2/17:: 5:24 عصر

شیعه و سنی

فرض کنید که شما قصد دارید شخصی را آگاه کنید که دوستان صمیمی او افراد خوبی نیستند ، و از همان ابتدا شروع کنید به فحش دادن به دوستان او ، آیا او دیگر به حرف های شما گوش خواهد کرد؟!

اگر ما خوبی های یک مکتب را نشان دهیم کافی است تا افرادی که حداقل های انصاف را دارند خود به خود جذب به آن مکتب بشوند حتی بدون دعوت مستقیم ما. 

شکی نیست که سران گروه های تکفیری سلفی واقعا نفهم و خبیث هستند، اما یادمان نرود که بخش قابل توجهی از کشتارهای آنان تقصیر خود ما شیعیان است!

چرا ما شیعیان باید به بزرگان آنان توهین کنیم که سران تکفیری بهانه ای برای تهیج توده اهل سنت پیدا کنند و آنان را علیه ما بسیج کنند؟!

 آیا این شیوه اهل بیت ماست؟!  این شیوه امیرالمؤمنین بود؟!

آیا بهتر نیست به جای برافروخته کردن آتش کینه و خشم آنها ، با اخلاق خوب و گفتار عالمانه خودمان و به دور از تحریک احساساتشان، آنها را متوجه حقیقت کنیم؟!

 


دشمنی با فلسفه

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 93/2/12:: 3:30 عصر

فکر کردن

 

با استدلال عقلی می خواهند عقل را منزوی کنند!!

عجب رفتار متناقضی دارند این دشمنان منطق و فلسفه!!

چه آنهایی که در پوسته دین داری خود را پنهان کرده اند(مکتب تفکیک) و چه آنهایی که علوم تجربی را عَلَم کرده اند(پوزتیویسم ها یا همان حس گراها)

غافل از این که بدون عقل و منطق نه دین فهمیده می شود و نه علوم تجربی!

این که دین قبول نمی شود به این خاطر است که برای اثبات اصول دین تنها راه استفاده از عقل و فکر است و منطق قانون مصون نگاه داشتن فکر از خطاء.

و این که علوم تجربی فهمیده  نمی شود به این خاطر است  که بدون عقل و فکر چگونه می شود داده های جزئی تجربی(که در آزمایشگاه ها و غیر آن از طریق حواس و دستگاه ها به دست می آید) را به یکدیگر ربط  داد  و از آنها قاعده هایی کلی برای  علوم تجربی فراهم آورد؟

این دو گروه تیشه به ریشه خود می زنند، چون کسی که عقل و فکر و منطق را قبول نداشته باشد ، باید دهانش را ببندد و ابدا فکر هم نکند، نهایتا باید در اوهام و خیالات خود غوطه ور شود.

 و فلسفه نیز فرزند بلافصل عقل و منطق است، کسی که این دو(عقل و منطق) را قبول کرد، چاره ای ندارد جز این که فلسفه را هم قبول کند، زیرا فلسفه ملتزم است که از چهارچوب عقل و منطق خارج نشود و اصولا شاخه ها  وجزئیات این علم تنها از راه عقل و منطق بدست می آید.

و این که چرا کسی که عقل و منطق را قبول کرد باید فلسفه را قبول کند، به این خاطر است که وقتی فلسفه به خارج نشدن از دایره عقل و منطق ملتزم شد ، دیگر قبول کننده عقل و منطق نمی تواند منکر فلسفه شود.

اگر قاعده های عقلی و منطقی درست است ، در همه جا درست است ، چه در اثبات دین و علوم تجری و چه در فلسفه ، نمی شود یک بام داشت و دو هوا، نمی شود یک جا عقل و  منطق را قبول کرد و در جای دیگر دانسته های ثابت شده با آن را انکار کرد.

اصولا برهان منطقی در جاییکه ماده یقینی به آن داده شود، نتیجه یقینی و غیرقابل خدشه می دهد.

حالا شخصی را که می خواهد با منطق(استدلال منطقی) ، منطق را باطل کند تصور کنید!

به این شخص باید گفت:

اگر شما منطق را قبول دارید، پس چرا سعی در ابطال آن دارید؟

و اگر قبول ندارید پس چرا از شیوه منطقی به دنبال ابطال آن هستید؟

البته اینکه همه افراد توانایی آموختن فلسفه را ندارند و یا اینکه آموختن فلسفه مقدماتی لازم دارد بحث دیگری است.

 


ریشه در دولت احمدی نژاد

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 93/1/31:: 1:54 عصر

                                          احمدی نژاد

 

در راستای اظهارنظر دولتی های فعلی و برخی از طرف دارانان دولت آقای روحانی

 براساس تحقیقات مشخص شد،که علاوه بر مشکلات اقتصادی و فرهنگی دولت فعلی ، مشکلات دولت آقای خاتمی و آقای هاشمی رفسنجانی نیز ریشه در دولت آقای احمدی نژاد داشته است!
بر همین اساس به احتمال قوی مشکلات  دولت بعد از دولت آقای روحانی هم ریشه در دولت آقای احمدی نژاد دارد!
زیست شناسان معتقدند ، اگر فقط چند ماه دیگر دولت احمدی نژاد به طول می انجامید نسل کانگرو های استرالیا هم منقرض می شد!! :)


نان خشک و اقتصاد مقاومتی!

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/12/26:: 12:36 عصر

تپه نان خشک

 

می گفت مسئولین سهل انگاری می کنند و در اداره کشور تدبیر کافی را ندارند و خیلی انتقادات دیگر که انصافا خیلی از انتقاداتش هم وارد بود.

خانه شان مهمان بودیم ، صبح رفت نان گرفت و آمد ، زیاد هم گرفته بود ، نان هایی که از قبل مانده و کپک زده بود را از جانانی درآورد و نان های تازه را جای آنها گذاشت.

یاد واردات گندم افتادم و ارزی که از کشور خارج می شود ، اینکه اگر ما درست مصرف کنیم وارد که نمی کنیم هیچ ، صادر هم می کنیم.

به رویش نیاوردم ! چون حتما می خواست بگوید : ای بابا دل تو هم خوش است ها ! این دو سه تا نان کپک زده به کجای کشور بر می خورد.

این عبارت در ذهنم لول می خورد که اقتصاد مقاومتی فقط یک سیاست نیست فرهنگ هم هست.

 


بررسی شعار اعتدال

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/12/7:: 9:14 عصر

اعتدال

 

اخیرا اعتدال به شعار یکی از گروه های سیاسی کشور تبدیل شده است ، که متاسفانه این واژه را به طور مبهم به کار می برند و منظور خود از این واژه را روشن نمی کنند، همانند شعار آزادی که در دولت اصلاحات به طور مبهم به کار می رفت و متاسفانه سرآخر سر از ناکجا آباد درآورد.

در این نوشتار کوتاه قصد دارم روشن کنم که واژه اعتدال هرچند یک بار روانی مثبت دارد ولی به خودی خود ارزشی ندارد و مبهم است.

 

مرحله اول: معنای واژه

در فرهنگ عمید :

میانه حال شدن، راست شدن ، برابر شدن، میانه روی، حد وسط گرما و سرما، یا خشکی و رطوبت

در فرهنگ معین:

میانه روی ، تناسب

 

واژه اعتدال عربی است ، بد نیست که نگاهی هم به فرهنگ لغت های عربی بیاندازیم

اعتدال از ماده(ریشه) عدل است که به باب افتعال رفته است.

عدل در مصباح المنیر:القصد فی الامور و هو خلاف الجور

و آمده است که تعادل: تساوی(عدلته)(تعدیلا)(فاعتدل)سویته فاستوی ومنه قسمة

عدل در المنجد: در معنای اعتَدَل: استقام|توسط بین حالین

همچنین آمده است:القصد فی الامور

 

بنابراین بد نیست که معنای قصد را هم بدانیم که در همین المنجد آمده است:

قصد(قصدا فی مشیة): مشی مستویا و فی الامر:ضد أفرط و فی النفقة: توسط بین الافراط و و التقتیر(قتر فی النفقة: التضییق فی النفقة.)

گفتیم که این ماده به باب افتعال رفته است و یکی از معانی باب افتعال هم اتخاذ است، یعنی فراهم آوردن و تهیه کردن مبدا فعل، وقتی این ماده به باب افتعال برود به معنای اتخاذ می شود فراهم آوردن عدل و معنای مورد نظر ما در این جا قصد فی الامور و استوی است ، که به فارسی می شود همان میانه روی.

 

مرحله دوم
 

حالا که معنای واژه اعتدال برای ما روشن شد این سوال مطرح می شود ، که میانه را باید چگونه تشخیص داد؟!

برای شروع باید گفت که میانه از مفهوم های اضافی و نسبی است، یعنی به محض تصور مفهوم میانه بالالتزام دو مفهوم دیگر هم تصور می شوند ، مثل چپ و راست ، بالا و پایین، ابتدا و انتهاء، افراط و تفریط، کم و زیاد، سرد و گرم، روشن و تاریک و ...

بنابراین برای تصور مفهوم میانه ابتدا باید دو حد متضاد را تصور کنیم(در به کار بردن مفهوم متضاد دقتی نهفته است ، زیرا براساس تعریف منطقی دو قضیه متضاد قابل جمع نیستند هرچند امکان دارد که هیچ کدام نباشند و شی سومی صادق باشد ، که در مورد بحث ما می شود همان میانه).

با مشخص شدن این دو می شود حد میانه این دو را که نه آن باشد و نه این را تصور کرد.

به تعبیری دیگر اگر شما یک بازه را تصور کنید که ابتدا و انتهایی داشته باشد نقطه ای از این بازه را که با نقطه ابتدا و انتها فاصله یکسانی داشته باشد را میانه بازه می گویند.

خب بنابراین ما برای تصور مفهوم اعتدال در هرچیزی نیاز داریم که قبل از آن حد افراط و تفریط را در آن چیز بشناسیم. هروقت که حد افراط  و تفریط روشن شد و حقا آن دوافراط و تفریط دانسته شدند ، آن گاه میانه آن دو چیز مثبت و خوب خواهد بود.

مثلا اگر حد تفریط دنیاگرایی و حد افراط دین گرایی باشد میانه این دو چیز اصلا مثبت نیست ، چون می شود دینِ التقاطی (یعنی جهان بینی آمیخته از دنیاگرایی و دین گرایی)

خداوند در آیه  150و 151 سوره نساء می فرماید:

|«إن الذین یکفرون بالله و رسله ویریدون أن یفرقوا بین الله و رسله و یقولون نومن ببعض و نکفر ببعض و یریدون أن یتخذوا بین ذلک سبیلا»150

«اولئک هم الکافرون حقا و أعتدنا للکافرین عذابا مهینا»151

«کسانی که خدا و پیامبران او را انکار می کنند و می خواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند و می گویند: به بعضی ایمان میاوریم و بعضی را انکار می کنیم و می خواهند در میان این دو راهی برای خود انتخاب کنند...»150

«آنها کافران حقیقی اند و برای کافران مجازات خوار کننده ای فراهم ساخته ایم»151

 

بنابراین دین پذیرفته شده دینی است که تمام و کمال پذیرفته شود و نه دینی که بخشی از آن به خاطر نگاه دنیوی کنار گذاشته شود و آن وقت اسم این را بگذاریم میانه روی و اعتدال و این اعتدال را منش درستی بدانیم.

قطعا چنین نگاهِ التقاطی سعادت مارا تضمین نمی کند و با مفهوم دین داری جمع نمی شود.

با یک دقت در مثال بالا بدست می آید که اشکال کار آن جاست که این افراد عمل به دین را یک کفه ترازو یعنی افراط در نظر گرفته اند! در حالی که دین یک برنامه کامل زندگی دنیوی و اخروی و عین حق است.

در پایان از سیاستمدارانی که این واژه را به عنوان شعار خود برگزیده اند می خواهم که منظور خود(همان حد افراط و تفریط) را روشن کنند.

و اگر نه ، این شائبه جدا وجود دارد که به کار بردن این واژه صرفا یک بازی سیاسی است وهدف از آن بهره برداری از بار روانی مثبت این واژه به قصد جلب توجه مردم و در نهایت مقصود خود را انجام دادن است.

 


دشمن یا علف بلند

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/12/3:: 2:26 عصر

علف بلند

 

حال و روز امروز کشورمان شبیه انسانی است که به خاطر ضعف ماهیچه هایش راحت  نمی تواند از جایش بلند شود، و حالا برای بلند شدن می خواهد تکیه کند به علف هرزی که بلند شده است و ظاهر قابل اطمینانی دارد؛این علف ها قدمت تاریخی دارند، از قاجار تا به امروز،بارها تغییر شکل دادند و ما بارها با تکیه برآنها زمین خوردیم، مانده ام کی می خواهیم ماهیچه های خودمان را بسازیم؟!

 


قصاص قاتل شهید عبدالرحمن قاسمی

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/11/26:: 11:17 صبح

با خبر شدم که بعد از دو سال و اندی انتظار، سرآخر حکم قاتل شهید عبدالرحمن قاسمی رسید و امروز صبح به دار مجازات آویخته شد.
این خبر باعث خوشحالی من شد ولی من و بیشتر از من خانواده این عزیز گله دارند ، که چرا باید اجرای حکم این قاتل شرور (معروف به میلاد)  این قدر طول می کشید، شخصی که گنده لات شهر لشت نشاء گیلان بود و به خاطر آزار و اذیت های او مردم شهر آسایش نداشتند!
آیا بهتر نبود با به جریان انداختن سریعتر حکم اعدام برای این شرور ، هم خون آن شهید جوان پاس داشته می شد و هم این که درس عبرتی می شد برای سایر اشرار؟!

و واقعا جا داشت که اعدام چنین شرور سابقه داری در ملا عام صورت بگیرد که متاسفانه این اتفاق نیافتاد!
عجیب تر این است که خبرهای موثقی به من رسیده است که عده ای از مسئولین استانی به دنبال منصرف کردن پدر این شهید از اجرای حکم بودند!!

مطالب قبلی مربوط به این خبر:

شهید امر به معروف و نهی از منکر عبدالرحمن قاسمی

ماجرای به شهادت رسیدن شهید عبدالرحمن قاسمی



دانشگاه مجازی اعتدال ایرانیان

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/11/22:: 10:26 عصر

دانشگاه اعتدال ایرانیان

لذت با سواد شدن را تجربه کنید.
بدون کمترین هزینه ای مدرک تحصیلی مورد نظر خودتان را دریافت کنید!

برای دریافت مدرک تحصیلی مقاطع مختلف به شرح زیر عمل کنید:


مدرک کارشناسی: فقط یک جمله که با آن حمایت خود را از معاهده ژنو نشان دهید.


مدرک کارشناسی ارشد: نداریم! (مستقیم می فرستیمت برای دکترا!)


مدرک دکترا(پی اچ دی):
1.سرودن یک مجموعه کامل شعر در قالب غزل عاشقانه در رسای معشوقه (معاهده ژنو)

2.ساختن یک فیلم بلند یا کوتاه درباره روح معاهده ژنو
3.ایراد کردن یک سخنرانی ظریف با رویکرد نکات علمی یا دینی معاهده ژنو


توجه: دانش آموختگان این دانشگاه بعد از کسب مدرک دکترا می توانند در هیئت علمی همین دانشگاه عضو شوند و از مزایای آن نیز برخوردار گردند.

 


دیکتاتور ترسو !

ارسال شده توسط محمد وحیدی نژاد در 92/11/20:: 2:32 عصر

احترام به تریلی

شاه سلطان حسین صفوی ، فتحعلی شاه ، رضاخان میرپنچ ، محمدرضا پهلوی ، ...
اگر کسی در مقابل یک فرد قدرتمند مودبانه و با احتیاط صحبت می کند و در مقابل فرد ضعیف، تندخو و مستبدانه برخورد می کند، معلوم می شود که رفتار او در مقابل فرد قدرتمند از روی ترس و ایمان نداشتن به قدرت خداست و نه تدبیر و حسن خلق!


<      1   2   3   4   5   >>   >



بازدید امروز: 9 ، بازدید دیروز: 13 ، کل بازدیدها: 253115
_